روانشناسی لاغری  و کنترل وزن

زمان مورد نیاز مطالعه : 1 دقیقه

نویسنده : مریم نوروزی / مشاور تغذیه

روانشناسی لاغری و کنترل وزن

امروزه چاقی یکی از معضلات بهداشتی و عامل خطر برای بروز بسیاری از بیماری ها نظیر دیابت، بیماری های قلبی- عروقی، پرفشاری خون، آسیب دیدگی مفاصل، کمر درد، انواع سرطان، کاهش اعتماد به نفس، افسردگی، اختلال دوقطبی و کاهش کیفیت زندگی می باشد. معمولا از چاقی به عنوان مهم ترین عارضه تغذیه ای در سطح جهان یاد می کنند.

متاسفانه در اکثر برنامه های درمانی چاقی و اضافه وزن، تنها بر 2 عامل کاهش دریافت انرژی و افزایش فعالیت بدنی تاکید شده است. غافل از اینکه رعایت اصول روانشناسی چاقی و رفتار درمانی  نقش مهمی در درمان این افراد و پیشگیری از بازگشت چاقی دارد.

از بین مداخلات مختلف، اصلاح سبک زندگی شامل ایجاد تغییراتی در عادات مربوط به خوردن، موثر تشخیص داده شده است. اصلاح سبک زندگی شامل تغییر در برنامه غذایی، ورزش و تغییرات رفتاری افراد است.

برخی از پژوهشگران عقیده دارند که بیماران چاق ممکن است از نظر هیجانی افرادی آشفته باشند که به دلیل فراهم شدن سایر عوامل مستعد کننده، پر خوری را به عنوان وسیله ی مقابله با مشکلات انتخاب می کنند.

اولین بار در سال 1976، نتایج مثبت تغییر رفتار و استفاده از اصول روانشناسی لاغری و کنترل وزن نشان داده شد. به طوریکه استفاده از این روش در کنار یک برنامه غذایی مناسب و ورزش در کاهش وزن ماندگار موثر است.

شکل دهی رفتار، تشویق و تقویت رفتارهای مرتبط با سلامتی، قرارداد با بیمار، خود پایشی، دستورالعمل سازی، مدل سازی، هدف گذاری، افزایش خود کارآمدی و جلوگیری از بازگشت وزن اهدافی هستند که در روانشناسی لاغری دنبال می شوند.

اصول روانشناسی لاغری

آموزش تغذیه

آموزش تغذیه مهمترین رکن اصول روانشناسی لاغری است. آشنایی افراد با مواد غذایی پرکالری و انتخاب برنامه غذایی مناسب برای کاهش وزن به موفقیت هر چه بیشتر افراد در کنترل وزن کمک می نماید.

خود پایشی

خود پایشی ثبت شخصی رفتارهای مرتبط با کنترل وزن است که شامل اطلاعاتی درباره غذای مصرفی و فعالیت بدنی، وزن بدن، زمان، مکان و احساسات مرتبط با خوردن و فعالیت بدنی می باشد. به مرور این روش باعث می شود افراد با آگاهی بیشتری مواد غذایی مصرفی خود را انتخاب نمایند در نتیجه عادت های نامناسب از طریق تکنیک های رفتاری اصلاح می گردد. مطالعات نشان داده اند که افرادی که از این روش استفاده می کنند در مقایسه با گروهی که هیچ کنترلی بر میزان دریافت خود ندارند، کاهش وزن بیشتری را تجربه خواهند کرد.

کنترل محرک

یکی از اجزای مهم روانشناسی لاغری، کنترل محرک است. در این روش تمرکز بر تغییر محیطی است که فرآیند خوردن در آنجا صورت می گیرد بنابراین با این تغییر بیش خوری کنترل می شود. مطالعات نشان داده اند که عدم مواجهه با مواد غذایی پر کالری، میزان مصرف را به شدت کاهش می دهد. کنترل محرک شامل مواردی همچون خرید کالاهای غذایی مناسب، توجه به برچسب های تغذیه ای مواد غذایی، تمرکز بیشتر بر مصرف میوه ها و سبزیجات وکاهش سایز ظروف غذا در هنگام خوردن می باشد.

آهسته غذا خوردن

سرعت غذا خوردن نقش مهمی در کنترل حجم غذای مصرفی دارد. در روانشناسی لاغری بر اهمیت این مورد بسیار تاکید شده است. با تمرکز بر سلیقه ها، استفاده از چنگال و مصرف مایعات می توان سرعت غذا خوردن را کنترل نمود.

هدف گذاری

هدف گذاری دقیق مانند مقدار وزن کاهش یافته در هفته یا ماه در طول رژیم، نقش موثری در موفقیت برنامه کاهش وزن دارد.

پاداش رفتاری

استفاده از پاداش به رفتارهای خاصی که برای کنترل وزن مناسب است، نقش موثری در تقویت انگیزه افراد برای دستیابی به هدف دارد. یک کارآزمایی بالینی 16 هفته ای بر روی 57 بیمار چاق نشان داد، درگروهی که از جایزه برای تقویت انگیزه بیماران استفاده شده بود، کاهش وزن بیشتری (حدود 6 کیلوگرم) داشتند.

حمایت اجتماعی

تغییر رفتار زمانی پایدار است که با حمایت اجتماعی اطرافیان فرد همراه باشد. اعضای خانواده نقش موثری در این زمینه دارند به طوری که مطالعات نشان داده اند کاهش وزن در افرادی که اعضای خانواده حمایتشان می کردند  3 کیلوگرم بیشتر از افرادی بود که از این فاکتور محروم بوده اند.

بازسازی شناختی

از این روش برای تغییر افکار غیر عقلانی، کنترل بینش و تصحیح افکار منفی که معمولا باعث سستی افراد در ادامه برنامه کاهش وزن خود می شود، استفاده می گردد.

 سایر اجزای روانشناسی لاغری عبارتند از :

آموزش توانایی نه گفتن در زمان مناسب

کنترل استرس

 

بررسی اثر بخشی کوتاه مدت و بلند مدت تغییر رفتار در کنترل چاقی

     بسیاری از برنامه های رفتار درمانی در کنترل وزن شامل فاز اولیه (جلسات هفتگی به مدت 6-3 ماه) و فاز حفظ وزن ( جلسات یک هفته درمیان به مدت 12-6 ماه ) و جلسات یک ماهه برای فازهای آینده می باشد. در مطالعه ای که بین سالهای 1996 تا 1998 انجام شد، میزان کاهش وزن در فاز اولیه 6/10 % و در فاز پیگیری 6/8 % را نشان داد.

    در رفتار درمانی تاکید بر پیگیری وضعیت بیمار در دراز مدت، تماس با آنها و در صورت نیاز انجام مداخلات لازم برای دستیابی به نتایج ماندگار در زمینه کنترل وزن است. برخی از مطالعات نشان داده اند که مدت رفتار درمانی رابطه مستقیمی با میزان کاهش وزن دارد. 

 

 کلام آخر  

در پایان می توان چنین نتیجه گیری کرد که در کنار سایر روش ها و تکنیک های شناخته شده در مدیریت وزن و درمان چاقی رفتار درمانی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.  

 

منابع:

  1. ارزاقی و همکاران، رفتار درمانی در چاقی، مجله دیابت و لیپید ایران، دو ماهنامه خرداد تیر 1392، دوره 12 ( شماره 5 )477 -467

2. Jubbin J. Jacob and Rajesh Isaac, Behavioral therapy for management of obesity, Indian J Endocrinol Metab. 2012 Jan-Feb; 16(1): 28–32. doi:  10.4103/2230-8210.91180

3. Alkhawaldeh A and et al, Behavioural approaches to treating overweight and obesity in adolescents.

Nurs Child Young People. 2017 Nov 7;29(9):44-46. doi: 10.7748/ncyp.2017.e918.


منابع :

ارسال نظر

موبایل :
نام و نام خانوادگی:*
پرسش مورد نظرتان را وارد نمایید : *